در مارس ۱۹۷۹ کشور سعودی تصمیم گرفت نیروهای نظامی خود را از لبنان خارج کند و دیری نپایید که کشورهای عربی دیگر همین کار را کردند و از نیروهای بازدارنده عربی تنها ارتش سوریه باقی ماند. البته حضور نیروهای سوریه در لبنان در چارچوب توافق اتحادیه عرب بود و هدفشان پایان دادن به جنگ داخلی لبنان بود.
 
عملیات تبادل اسیران النورس: این عملیات بین جبهه خلق - فرماندهی کل و رژیم صهیونیستی در تاریخ ۱۹۷۹/ ۳ / ۹ رخ داد و در آن ۷۶ مبارز زندانی در اسرائیل در مقابل آزادی یک نظامی اسیر صهیونیست آزاد شدند.
 
درگیری بین شبه نظامیان مسیحی این عملیات به علت رقابت بر سر نفوذ صورت گرفت به این گونه که روابط بین شبه نظامیان مسیحی کتائب و آزادگان (احرار) تیره و تار شد و دیری نپایید که درگیری بین آنها به درگیری های خونین تبدیل شد و روز به روز افزایش یافت تا این که عناصر حزب ملی گرایان آزاد در تاریخ ۲و۳ ژوئیه اشتباهی مرتکب شدند و مقر حزب کتائب را در وادی شحرور در استان بعبدا ویران کرده و تعداد زیادی از نیروهای آن را کشته و مجروح کردند. واکنش حزب کتائب به رهبری بشیر جمیل این بود که به دستیارانش دستور اجرای طرح صفرا را داد و آن روستایی است در ساحل کسروان که دانی شمعون در آن اقامت داشت و مرکز نفوذ حزب ملی گرایان آزاد بشمار می آمد. نام این عملیات "لینا" گذاشته شد و تاریخش در ۷ ژوئیه ۱۹۸۰ تعیین گردید.
 
این عملیات چند ساعت به طول انجامید و نیروهای حزب کتائب در آن به تمام مقرهای ملی گرایان آزاد در اشرفیه، متن، کسروان و جبیل هجوم بردند. رزمندگان حزب ملی گرایان آزاد ابتدا مقاومت کردند ولی بعدا تسلیم شدند. نتیجه این عملیات دهها کشته و زخمی بودند.
 
تحکیم سلطه بشیر جمیل بر شبه نظامیان مسیحی لبنان: نفوذ بشیر جمیل و نیروهای لبنانی تحت فرماندهی او پس از موفقیت در از پا در آوردن رقبای سیاسی نظامی خود و پذیرش مصالحه از سوی کمیل شمعون رهبر حزب ملی گرایان آزاد و پذیرش ریاست کمیل شمعون برای جبهه لبنانی از سوی بشیر جمیل و در مقابل آن به رسمیت شناخته شدن بشیر جمیل از سوی کمیل شمعون به عنوان تنها رئیس نیروهای نظامی مسیحی، روبه افزایش رفت. و به این ترتیب زمینه رئیس جمهور شدن بشیر جمیل فراهم گردید.
 
پس از کشتار اهدن و صفراء که در آن نیروهای ببرهای احرار نابود شدند، دستگاه های سوری تا بالاترین حد از شبه نظامیان احرار در عین الرمانه به رهبری الیاس حنوش که از دست نیروهای بشیر جمیل به بیروت و سپس به بقاع و زحله گریخته بودند و قصد نابودی کتائبیها در آنجا را داشتند، بهره برداری کردند.
 
این در حالی بود که زحله از ژوئن ۱۹۷۶ که نیروهای سوریه وارد آن شده بودند نسبت به شهرها و مناطق دیگر از امنیت برخوردار بود. ولی در اکتبر ۱۹۸۰ نیروهای سوری شروع به دخالت در این شهر کرده و موانع نظامی ثابتی را بر پا نمودند و پس از چند هفته درگیری هایی بین آنها و نیروهای لبنانی روی داد.
 
درگیری‌های نظامی زحله در پی ترور مسئول حزب کتائب در شهر زحله بقاع لبنان در ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۰ نفوذ بشیر جمیل و نیروهای لبنانی در این شهر افزایش یافت. نیروهای سوری وارد این شهر شدند و خواستار تعطیل شدن تمام مراکز حزبی شدند. پس از آن بین آنها و نیروهای لبنانی درگیری رخ داد که سرانجام به خارج شدن نیروهای سوری از این شهر منجر شد. این شهر در تاریخ ۱۹۸۰ / ۱۲/ ۱۲ محاصره شد و چندین بار بمباران شد که این امر باعث ناراحتی ساکنان آن گردید و منجر به آن شد که آنها در مورد نیروهای لبنانی به تفاهم برسند و به آن بپیوندند.
 
حوادث زحله به بحرانی شدن سایر جبهه‌ها در بیروت منجر گردید. اما موضع اسرائیل در قبال حوادث زحله تحت این عنوان بود که سوریها دست به نسل کشی مسیحیها زده اند و نجات مسیحیان وظیفه‌ای اخلاقی است. در دسامبر ۱۹۸۱ حدود صد نفر از نیروهای لبنانی به فرماندهی جواده یکی از عناصر و چهره های بارز بشیر جمیل جاده ای کوهستانی برای وصل نمودن زحله به جبل صنین احداث کردند تا نیروهای لبنانی به رفقایشان در آنجا ملحق شوند.
 
ارتش سوریه در دوم آوریل به سمت بلندی های مشرف بر زحله حمله ور شد و جاده های امداد رسانی به نیروهای لبنانی را قطع کرد و در پی آن در ۲۵ آوریل حمله ای گسترده کرد تا کنترل بلندیهای کوه صنین را که از طرفی بر بقاع و از طرفی دیگر بر المتن و کسروان مشرف بود بدست گیرد. سوری ها در این حمله از بالگرد استفاده کردند. نیروی هوایی اسرائیل در ۲۸ آوریل دخالت کرد و پایگاه سوری ها در صنین را بمباران نمود و دو بالگرد سوری را منهدم ساخت.
 
منبع: تاریخچه‌ی سیاسی لبنان، مجید صفاتاج، صص 91-88، ناشر: آفاق رمشن بیداری، تهران، چاپ اول، 1396